گویند امریکا قدیمیترین کشور جهان است، چرا که اولین کشوری بود که وارد قرن بیستم شد. اما از منظر تاریخِ هنر، امریکا جزء آخرین کشورهای پیشرفتهای بود که پا به قرن جدید گذاشت. مدرنیسمِ قرن بیستمی با اثر ادوار مانه، «ناهار در سبزه زار»، در سال ۱۸۶۳ آغاز شد. حال آنکه، به قول والت ویتمن (که در اثر مشهورش «چشم اندازهای دموکراسی» در سال ۱۸۷۱ نوشته است) امریکا تا آن مقطع از لحاظ اخلاقی و هنری هیچ اثر جدیی خلق نکرده بود. دلیل این امر پُر واضح بود، چرا که انقلاب مدرنیستی در جایی ممکن است که سنت وجود دارد و آن سنت بایستی مسلط نیز باشد؛ بدون وجود سنت، انقلابی در کار نخواهد بود. امریکا تقریباً دو قرن بعد از استقلال سیاسیاش از انگلستان همواره مستعمرۀ هنری اروپا بود.
درست است که مدرنیسم در امریکا با تأخیر روبهرو بود، اما با پایان جنگ جهانی دوم مرکز ثقل هنر از پاریس به نیویورک منتقل شده بود. از پیداش مکتب اکسپرسیونیسم انتزاعی گرفته تا پاپآرت و هر جنبش هنری دیگر همگی در نیویورک شکل گرفتند. اگر مدرنیسمِ قرن بیستمی در دهۀ شصت قرن نوزدهم در پاریس روی داد، به جرأت میتوان گفت که پست مدرنیسمِ قرن بیستویکمی هم در دهۀ شصت قرن بیستم در نیویورک رخ داد.
اولین گروه از هنرمندانی که سعی داشتند برای خود یک استایل و سبکِ کار هنری بومی با اتکا بر تجربههای امریکایی احیا سازند خود را «گروه هشت» مینامیدند، تمامِ هموغم آنها دموکراسی هنری بود تا هنر برای هنر. حتی دو نفر از رهبران این گروه سوسیالیست بودند: رابرت هنری و جان سلون. گروه هشت و نقاشهای مدرنیست امریکایی هیچگاه علیه سنتهای هنر غربی قیام نکردند، بلکه آنها با امتیازها و اختصاصیبودن سالنهای هنرِ آکادمی و مقرراتشان مخالفت داشتند. مدرنیستهای امریکایی خودشان را متعهد به فردگرایی در هنر میدانستند و هر هشت نفرشان موفق شدند سبکهای منحصربهفرد خود را دنبال کنند. با این وجود، در مجموع کارهایشان تاثیرپذیرفته و در بعضی از موارد تقلیدی بود از امپرسیونیسم فرانسوی.
در میان اعضای گروه هشت، ویلیام گلاکنز بیشتر از هر کسی به پویایی نوین امپرسیونیسم پِی برده بود و وقتی که مدرنیستهای امریکایی دور کلود مونه جمع شده بودند و مونه مونه میکردند، گلاکنز در حال کشیدن تابلوی «برهنه و سیب» خود بود. این تابلو شاید به بیپروایی «المپیا»ی مانه نباشد، اما بیشک از آن اثر الهام گرفته است و اساساً یک اثر جسور و اصیل بهشمار میرود. گلاکنز با قرار دادن سیب در دست این مدل فرانسوی، تعبیری امریکایی از این مدل به تصویر میکشد، حوای جدید در بهشتی جدید به نام امریکا، سرزمینی تازهنفس که همه چیز در آن، در مقایسه با اروپای پیر و فرتوت، تازهتر و شگفتانگیزتر به نظر میرسد.
این اثر در موزۀ بروکلین نگهداری میشود. این موزه واقع در نیویورک، یکی از بزرگترین و معتبرترین موزههای هنر در ایالات متحده است. مجموعهای گسترده از آثار هنری از دورهها و فرهنگهای مختلف جهان را به نمایش میگذارد. یکی از ویژگیهای برجستۀ موزۀ بروکلین این است که به هنرهای امریکایی، از دورههای مختلف تاریخ امریکا، میپردازد. همچنین، این موزه به هنر معاصر و آثار هنرمندان زنده نیز توجه دارد و نمایشگاههای موقت و رویدادهای ویژهای برگزار میکند.
***
nude with apple by william glackens, 1909
دسترسی به مطالب پیشین:
۱- تاب بازی اثر ژان اونوره فراگونار