احضار تاریخ در تئاتر یا هانتولوژی مطرودین و فراموش‌شده‌ها / درباره‌ی نمایش «ادبیات» به کارگردانی محمود امین

” تاریخ امروز سلبریتی است. خود «تاریخ» به مفهوم عامش یک موجود بسیار معروف نزد ما ایرانیان است. سیل عظیم پادکست‌‌های تاریخی، نمایش‌های تاریخی، ویدیوهای تاریخی در یوتیوب و هر چیز تاریخی دیگری نشان می‌دهد ما نسبت به چیزی به «اسم» تاریخ حساسیت همه‌گیری را تجربه می‌کنیم که اتفاقا در نسل جوان‌تر به شکل آشکارتری خود را نمایان می‌‎کند. موضوع پایان‌نامه‌های کارشناسی حتی در رشته‌هایی که معمولا غیاب آن عادی‌تر بود نسبت به گذشته بسیار  بیشتر در حول و حوش تاریخ می‌گذرد. چه اتفاقی افتاده است که ما این‌طور به تاریخ علاقه‌مند شده‌ایم؟ ”

پاراگراف بالا، از بروشور نمایش و نوشته‌ی مهام میقانی، نمایشنامه‌نویس اثر است. بروشوری که به سبک و سیاقی متفاوت نسبت به آن‌چه مخاطب به آن عادت دارد (همچون خودِ اجرا)، در یک آشنایی‌زدایی قابل تامل، به جای نام بردن از عوامل اجرا و سالن و… تنها به ذکر اسامی نویسنده و کارگردان و بازیگران بسنده کرده و در عوض جستاری ۵ صفحه‌ای را پیش روی ما قرار داده است.

نمایش «ادبیات»، وجه تمایزش را نسبت به اجراهای این روزها، از قبل از شروع اجرا و درست همان لحظه‌ای که این بروشور-جستار را به دست مخاطب می‌دهد، آشکار می‌کند. گزاره‌ای که میقانی در این یادداشت کوتاهش مطرح می‌کند، قابل بحث و بررسی است. علاقه‌ی افراطی و به اصطلاح تِرِند‌شده به تاریخ، بیش از همه ناشی از سانسور سیستماتیک تاریخ است. به خصوص تاریخ معاصر. این محدویت و تغییر و تحریف، منجر به گرایشی شده (که البته این‌روزها در عرصه‌ی سیاسی نیز مدام خود را در معرض دید قرار می‌دهد)، که نوعی تاریخ‌دوستی افسارگسیخته و یکسره سخن گفتن در مدح و ثنای شکوه گذشته‌ی از دست‌رفته را سرلوحه‌ی بررسی‌های خود از تاریخ قرار می‌دهد. در مقابل گرایش سیستم رسمی این است که تاریخ فرمایشی و برساخته‌ی خودش را با امکاناتی که در اختیار دارد، پیاده‌سازی می‌کند. موضع منطقی اما، شاید تشکیک در قرائت‌های تاریخی هر دو و نگاهی انتقادی به تاریخ به عنوان یک مقوله‌ی مطالعاتی است.

چیزی که در این دعوا و گروکشی تاریخی مغفول می‌افتد، فیگورهای تاریخی مهمی است که سهمی از این دعوای مُدشده ندارند و می‌توانیم از آن‌ها به عنوان «نام‌هایی مطرود یا فراموش‌شده» نام ببریم. کسانی که احتمالا نام‌بردن از آن‌ها به صلاح سیستم رسمی و اپوزیسیون مخالفش و همچنین تاریخ‌نگاری‌های هرکدام نیست، یا دستِ کم سودی برای آن‌ها ندارد. فیگورهایی مانند استوار ایوب ساقی، صدیقه دولت‌آبادی، زینت سمن‌یار و دیگرانی که به سبب خوانش‌های مغرضانه‌ از تاریخ، کمابیش فراموش شده و به نام‌های محذوف تبدیل شده‌اند.

این سوژه‌های گمنام باید سالها منتظر بمانند تا نویسنده و پژوهشگری که مساله‌ی نام‌های تاریخی محذوف را دارد، پیدا شود و احتمالا با رویکردی هانتولوژیکال (Hauntological)، این اشباح را احضار کرده و به بررسی آن‌ها بپردازد. هانتولوژی (hauntologie) واژه‌ی ابداعی ژاک دریدا، فیلسوف الجزایری‌تبار فرانسوی است. هانتولوژی یا شَبَح‌هستی‌شناسی، به تامل در باب هستی‌شناسی چیزی می‌پردازد که آن‌را نه زنده بتوان فرض کرد و نه آن‌را مرده بپنداریم بلکه وجودی نامتعین و ناپیدا دارد که همچون شبح به فضای میان تقابل دوتایی هستی / نیستی، محسوس / نامحسوس و مرده / زنده سرک می‌کشد. این احضار اشباح و حضور شبح‌گون سوژه‌ها و فیگورهای تاریخی فراموش شده، کاری است که نمایش «ادبیات» سعی دارد با توسل به تئاتر مستند و نوعی مستندنمایی به آن دست یابد. و شاید بتوان گفت از دل این بررسی تاریخی، در برهه‌ی حساس کنونی، به سمت ایده‌هایی رهایی‌بخش حرکت کند. هرچند که متن در پایان به این نقطه نمی‌رسد اما تلاشی تحسین‌آمیز ارائه می‌دهد.

والتر بنیامین در ششمین تز از تزهایی درباره‌ی مفهوم تاریخ نوشت: «صورت‌بندی و بیانِ روشنِ گذشته به شکل تاریخی، به معنای تصدیق آن “همان‌گونه که واقعا بوده” نیست. معنای آن به چنگ‌آوردن خاطره‌ای است که هم‌اینک در لحظه‌ی خطر درخشان می‌شود.» نمایش «ادبیات»، خاطرات و گذشته را هم احضار کرده و هم با رویکردی مابین درام و مستند، آن‌را به فراچنگ می‌آورد آن‌هم در زمانه‌ای که بیش از پیش از آن به «برهه‌ی حساس کنونی» می‌توان یاد کرد.

نمایش «ادبیات» به نویسندگی مهام میقانی و کارگردانی محمود امین، با بازی الهه شه‌پرست و رامین سیاردشتی، در سالن سه پردیس تئاتر شهرزاد به روی صحنه رفته است. سالنی که به اجراهای عامه‌پسند و به شکلی از تئاترِ بازاری! معروف شده است. اما جسارت کارگردان (و البته شاید بدشانسی‌اش در پروسه‌ی پیداکردن سالن اجرا) منجر به این شد که یکی از خاص‌ترین اجراهای حال حاضر، در نامتجانس‌ترین سالن ممکن روی صحنه برود. از این نکته که بگذریم به رویکرد کارگردان از اجرای متن می‌رسیم.

این نمایش در ۷ صحنه روایت می‌شود و در میان‌صحنه‌ها و هنگام تعویض صحنه، تصاویری مستند را شاهد هستیم که توسط ویدئوپروجکشن به روی بخشی از دکور صحنه نمایش داده می‌شود. ایده‌ای بسیار خوب و متناسب با جنس کار که با ترکیب تصاویر آرشیوی و مستندهایی که خود گروه با حضور بازیگران آن را ساخته‌اند، مخاطب را در معرض اطلاعاتی ضمنی قرار می‌دهد تا بیشتر بتواند با اجرایی که احتمالا به لحاظ گونه‌ی اجرایی کمتر برایش شناخته شده است، ارتباط برقرار کند. «ادبیات»، تئاتری است مستندنما، یعنی نوعی رویکرد در پرداخت دراماتیک وقایع و شخصیت‌ها که از تئاتر مستند وام و الهام می‌گیرد و از عناصر آن نوع از تئاتر برای پیشبرد بخش غیرمستند و عناصر داستانی خود بهره‌مند می‌شود. اما برای فهم بهتر تئاتر مستندنما و مشخصا این اجرا ابتدا باید به تعریف و سابقه تئاتر مستند اشاره کنیم. به غیر از تلاش‌هایی در قبل از انقلاب ۵۷، تئاتر مستند در ایران اواخر دهه ۸۰ و اوایل دهه ۹۰ بیش از پیش پا به عرصه‌ی اجراهای رسمی گذاشت. اما با وجود گذشتن سال‌ها از حضور این ژانر، هنوز برای عمده‌ی مخاطبین و حتی فعالان تئاتر، نامی ناآشناست. این ناآشنایی سوای عدم استقبال گروه‌ها از این شکل از اجرا (که می‌تواند ناشی از تنبلی و شاید بی‌علاقگی باشد) بیش از همه به این دلیل است که در اکثر نقاط جهان، حیات تئاتر مستند، وِرباتیم و گونه‌های مرتبطش، اساسا با حمایت دولتی ممکن است. این شیوه‌های اجرایی به دلیل ماهیت غیرداستانگو و مستندگونه و برخوردی صریح‌تر با اشخاص و اتفاقات واقعی، در ممالک غربی هم از اقبال تماشاگر زیادی به نسبت تئاترهای داستانگو، درام، کمدی و موزیکال برخوردار نیستند و این دولت‌ها و شهرداری‌ها و بینادهای فرهنگی وابسته هستند که با تزریق بودجه و حمایت از تولید، این شیوه از تئاتر را ترویج کرده و باعث شکوفایی ظرفیت‌های آن می‌شوند. ناگفته پیداست که در ایران، بخش دولتی به خاطر ماهیت این‌گونه از اجرا (که احتمالا تبدیل به اثری بر ضد خودش می‌شود) از این ژانر حمایت خاصی نمی‌کند و بخش خصوصیِ دست‌به‌عصا نیز با نگاهی که معطوف به گیشه‌ی فروش است به سراغ این شیوه‌ی اجرایی نمی‌رود. پل براون در یک تقسیم‌بندی، تئاتر مستند را زیرمجموعه‌ای از تئاتر واقعیت قرار می‌دهد. تئاتر واقعیت یکی از انواع بسیار تئاتر است که به آدم‌ها و رویداد‌های واقعی واکنش نشان می‌دهد و آن‌ها را بازنمایی می‌کند. بر اساس دسته‌بندی براون ، تئاتر واقعیت به شش بخش: خودشرح‌حال‌نگارانه، اجتماعات، وِرباتیم، مستند، محکمه‌ای و تاریخی تقسیم می‌شود. در تعریف ارائه‌شده برای تئاتر مستند عنوان شده که نمایش‌های مستند، هم به واقعیت عکس‌العمل نشان می‌دهند و هم واقعیت را بازنمایی می‌کنند. آن‌ها علاوه بر مصاحبه‎‌ها، مدارک و مستندات دیگری را نیز در خود جای می‌دهند. اجراهای مستند اجراهایی هستند مبتنی بر گزارش و اتکای کانونی‌شان بر رویداد واقعی به جای رویدادی خیالی است و از عکس‌ها، فیلم‌ها و سایر اسناد تصویری موجود در بایگانی‌ها استفاده کرده و معمولا تمایل دارند رفتار فردی را در یک بستر رسای سیاسی-اجتماعی قرار دهند. آن‌ها دنبال ایجاد گوش شنوایی در مخاطبان خود هستند. اما نمایش «ادبیات» (متن و اجرا)، ، نمایشی تمام و کمال مستند نیستند و این ادعا نیز در اجرای آن وجود ندارد؛ بلکه با نمایشی مستندنما مواجه هستیم. نمایشی که با بهره‌گیری از عناصر مستند به دنبال بازروایت تاریخی خود از سوژه‌های احضار شده‌است. بازتعریفی که البته ریشه در واقعیت داشته اما مرز بین مستندات تاریخی و لحظات قصه‌پردازانه مشخص نیست و این بینابینی در نهایت به نفع اجرا تمام شده است. کارگردان با بهره‌گیری از طراحی صحنه و لباسی کیچ*توانسته به شکلی اغراق‌آمیز، فیگورهای ناآشنای تاریخی را در برابر نگاه ما قرار داده و با تاکید بر رنگ‌های سبز و قرمز، توجه‌مان را به آنچه که پیش روی ما است بیش از پیش جلب کند. رنگ‌های سبز و قرمز که هم در صحنه با دو کلاهخود و هم به عنصری تکرارپذیر در لباس کاراکترهای متنوعی که بازیگران آن‌ها را بازی می‌کنند، حضور دارند تبدیل به دال‌هایی با مدلول‌های چندگانه می‌شوند که مخاطب بنا به برداشت خود از اثر می‌تواند در ذهن خود متصور شود. یکی از این تبادرها به خاطر حضور پررنگ این دو رنگ، کلاهخود و میزانسن‌های دَوّار، ارجاع به تعزیه و دوگانه‎‌ی اشقیا و اولیا است. به شکل کلی در این سنت اجرایی، اولیا مرتبط با سپاه خیر و اشقیا مربوط به سپاه شر است. اما این فرم آمده از تعزیه در بسیاری لحظات دیگر گم و مخدوش شده و انگار فراموش می‌شود و کارگردان تنها به همان کارکرد نمادین موجود در صحنه و لباس رضایت می‌دهد. الهه شه‌پرست و رامین سیاردشتی که هردو از نام‌های آشنا برای مخاطبان تئاتر هستند، در این اجرا، ایفای نقش مجموعاً  ۱۴ کاراکتر را به عهده دارند. کاری بسیار سخت که با اجرایی فاصله‌گذارانه‌ی برشتی از پس آن برآمده و مخاطب با درنظرگرفتن عنصر روایت، نقش‌های تاریخی آنها را می‌پذیرد. تماشاگر با نگاه به نمایشی روایی در فرم، مدام در حال ثبت و ضبط رویدادها و شخصیت‌هایی تاریخی است که با آن‌ها پیش از این آشنایی نداشته و به سبب اجرای خوب و به اندازه، بعد از اتمام کار، وسوسه‌ی جستجوی بیشتر اطلاعات درباره‌ی آنچه که دیده، به سراغش می‌آید.

در نهایت، نمایش «ادبیات»، به عنوان تجربه‌ی اول کارگردانی جوان، اجرای پرمخاطره‌ایست که سوای کاستی‌های اندکش، سربلند است. محمود امین، با قرارگرفتن در کنار عوامل باتجربه‌ی نمایش‌اش مانند مهام میقانی که ید طولایی در تئاتر مستند و ادبیات دارد و همچنین گروه بازیگران خوب و طراحان با سابقه، با هوشمندی از این همنشینی به نفع اجرایش بهره برده و نوید ظهور کارگردانی خلاق و جسور را به تئاتر کم‌رمق این‌روزهایمان می‌دهد. تماشای این اجرای مستقل و متفاوت را از دست ندهید.

*پانوشت:

کیچ (به آلمانی: Kitsch) واژه‌ای آلمانی به معنی پر زرق و برق، چشم پرکن، آبکی و پرطمطراق است. اما در اینجا طراحی صحنه و لباس بدون تفکر و بی‌ایده نیست. کیچ‌ در طراحی صحنه و  لباس بیش از هرچیز یک سبک و تم آگاهانه است و با تعریف رایج آن که بدون ایده و تفکر عجین شده، متفاوت است. یعنی استفاده از زرق و برق، رنگ، احساس‌گرایی و شلوغی موجود در سبک کیچ با محوریت طنز و اغراق است.

***

منابع

  • فرشته‌ی تاریخ – محمد رضایی‌راد – نشر بیدگل
  • عروسک و کوتوله، «تزهایی درباره‌ی مفهوم تاریخ» – والتر بنیامین – ترجمه‌ی مراد فرهادپور و امید مهرگان – نشر گام نو
  • شیوه‌ی اجرای ورباتیم، به صحنه بردن خاطره و اجتماع – پل براون – ترجمه‌ی ساره پیمان – نشر نوروز هنر
  • ورباتیم، تئاتر مستند در انگلستان – ویل هموند و دن استوارد – ترجمه‌ی کیوان سررشته – نشر نوروزهنر
  • مارکسیسم بدون مارکسیسم، درباره‌ی اشباح مارکسِ دریدا(مجموعه مقالات) – گردآوری و ترجمه محسن عباس زاده – نشر دمان
این کامنت ها را دنبال کنید
اعلان برای
guest
0 دیدگاه
Inline Feedbacks
مشاهده تمام دیدگاه ها
مجتبی عاشوری
مجتبی عاشوری
فارغ‌التحصیل کارگردانی تئاتر، شخصیت شناسی نمایشی و کارگردانی پیشرفته سینما از موسسه کارنامه نویسنده، منتقد و مترجم سینمایی در مجله فیلم‌کاو و سایر نشریات. کارگردان، مشاور کارگردان، نویسنده و بازی‌گردان در پروژه‌های تئاتری و سینمایی از سال 1390

آخرین نوشته ها

تبلیغات

spot_img
spot_img
spot_img
spot_img
0
دیدگاه خود را برای ما بگوییدx
Verified by MonsterInsights