دومین قسمت «بیتلجویس» به کارگردانی تیم برتون، چندی پیش اکران شد و بار دیگر جهان خلاقانه و پُرطنین برتون را به پرده سینما بازگرداند. این فیلم دنبالهای است بر نسخۀ اصلی سال ۱۹۸۸ که به یکی از آثار کالت کلاسیک هالیوود بدل شد. بازگشت برتون به این جهان پس از سالها تلاش ناموفق برای ساخت دنباله، نشانهای از بازآفرینی خلاقانه او و بازگشتش به فرم عالی هنری است که در کارنامۀ فیلمسازی او جایگاهی ویژه دارد.
بیتلجویس نخستین بار در سال ۱۹۸۸ معرفی شد و به سرعت بهخاطر سبک منحصربهفرد و نگاه فانتزی برتون به مرگ و زندگی پس از آن، مورد تحسین قرار گرفت. فیلم اول ترکیبی بود از طنز سیاه، جلوههای بصری نوآورانه و شخصیتهایی که بهیادماندنی شدند. این فیلم بهویژه برای بازی مایکل کیتون در نقش بیتلجویس، روحی قانونگریز و عجیب، و وینونا رایدر در نقش لیدیا دیتز، دختر نوجوانی که با جهان مردگان ارتباط دارد، شناخته شد. اما «بیتلجویس ۲» علاوهبر حفظ جذابیتهای بصری و طنزهای سیاه اثر اصلی، به موضوعات عمیقتری نیز میپردازد و سطوح جدیدی از احساسات انسانی را به تصویر میکشد.
در قسمت دوم، برتون به دنبال عمق دادن به شخصیتها و روابط آنهاست. داستان فیلم در حالی روایت میشود که لیدیا، با بازی دوباره وینونا رایدر، حالا مادری است که پس از مرگ همسرش با دختر نوجوانش آسترید (جنا اورتگا) دچار فاصله شده است. موضوع اصلی فیلم حول محور تلاش این مادر و دختر برای بازسازی رابطهشان در مواجهه با دنیای مردگان است. برتون در این قسمت از مضامین پیچیدهتری نظیر غم و فقدان و آسیبپذیری زنان در برابر تهدیدات اجتماعی و شخصی بهره میبرد؛ موضوعاتی که در قسمت اول، بیشتر در سایۀ طنز و جهانبینی غیرمعمول برتون قرار داشتند. این تغییر لحن، عمق بیشتری به داستان بخشیده و اثری انسانیتر از نسخۀ اصلی خلق کرده است. این نشانگر این نکته است که برتون پا به سن گذاشته و سرد و گرم روزگار کشیده به درک بسیار عمیقتری از مسئلۀ حیات و مرگ رسیده است، امری که شاید نزدیک به چهل سال پیش و در شروع دوران کاریش امری شدنی به نظر نمیرسیده است. هر چند او از همان ابتدا شیفتۀ این چنین سوژههایی بوده است، حتی از دوران نوجوانی وقتی با دفترچههای عجیبوغریبش همهجا مشغول طراحی بوده است. اما جهانبینیاش به تدریج عمق و سوی متفاوتی گرفته و حال در این بازی با مرگ حرفهای مهمتری برای زدن دارد.
بازگشت مایکل کیتون به نقش بیتلجویس، با همان جذابیت و شوخیهای دیوانهوار نسخۀ اول، اما با پختگی بیشتری همراه است. این بار بیتلجویس دیگر فقط یک شخصیت هرجومرج طلب نیست، بلکه به نوعی حامی مادر و دختری است که درگیر مشکلات زندگی و مرگ شدهاند. او همچنان پر از ترفندها و شوخیهای خاص خودش است، اما در عین حال حس مالیخولیایی ملایمی نیز در او مشاهده میشود که نشاندهندۀ تغییرات شخصیت او در طول زمان است. این تغییر، به خوبی با سایر شخصیتها و داستان جدید فیلم هماهنگ است و کیتون همچنان درخشان در این نقش ظاهر میشود.
یکی از نقاط قوت این دنباله، تیم بازیگری آن است. در کنار بازگشت ستارگان نسخۀ اصلی همچون رایدر و کیتون، حضور بازیگران جدیدی چون جنا اورتگا و جاستین ثروکس، به داستان پویایی تازهای بخشیده است. اورتگا در نقش آسترید، دختری نوجوان با روحیهای سرکش و تنفر از مادرش، به خوبی توانسته احساسات پیچیده یک نوجوان درگیر با مرگ و زندگی را به نمایش بگذارد. حضور ستارگان دیگری چون مونیکا بلوچی و ویلم دفو نیز به فیلم تنوع بیشتری داده است. بازی بلوچی بهویژه در نقش دِلورس، همسر سابق بیتلجویس، که در جستوجوی انتقام از اوست، تأثیرگذار است و یکی از صحنههای ماندگار فیلم را رقم میزند.
جلوههای بصری و طراحی هنری فیلم نیز همچنان در سبک خاص برتون وفادار است. برتون در «بیتلجویس ۲» مانند قسمت اول از ترکیب جلوههای بصری سنتی و تکنیکهای دستی بهره میبرد. درحالیکه بسیاری از فیلمهای امروزی به جلوههای ویژۀ کامپیوتری متکی هستند، این فیلم از دکورها و تکنیکهای عملی استفاده میکند که باعث میشود تجربۀ بصری فیلم، حالتی دستساز و زنده داشته باشد. این انتخاب هنری بهویژه در دنیای پس از مرگ فیلم که همچنان با طراحیهای عجیبوغریب و پر از جزئیات خلق شده است، خودنمایی میکند.
«بیتلجویس ۲» نهتنها بهعنوان یک دنبالۀ موفق، بلکه بهعنوان نقطۀ عطفی در کارنامۀ تیم برتون قابل توجه است. برتون که در دهههای اخیر با چالشهای متعددی در خلق آثار جدید مواجه بود، در این فیلم توانست به ریشههای خلاقیت خود بازگردد و اثری بسازد که هم برای طرفداران قدیمیاش و هم برای نسل جدید مخاطبان جذاب باشد. این فیلم، تجسمی از بازگشت برتون به فرم هنری اصلیاش است که او را به یکی از برجستهترین فیلمسازان ژانر فانتزی و گوتیک تبدیل کرده بود.
در مقایسه با قسمت اول، «بیتلجویس ۲» علاوهبر حفظ عناصر سرگرمکننده و عجیب و غریب اثر اصلی، بر روی تمهای احساسی و عاطفی تمرکز بیشتری دارد. این فیلم از طنز صرف به سوی کاوش در مفاهیم پیچیدهتر مثل خانواده، مرگ و بازگشت به زندگی و مواجهه با فقدان حرکت میکند. به این ترتیب، اگرچه در ظاهر جهان آشنای بیتلجویس با طنزهای خاص برتون حفظ شده، اما در عمق فیلم شاهد پیشرفت و رشد شخصیتها و داستان هستیم که به تجربهای غنیتر و انسانیتر منجر شده است.
در نهایت، «بیتلجویس ۲» نهتنها ادای احترامی به فیلم اول است، بلکه نشاندهندۀ تکامل برتون بهعنوان کارگردانی است که همچنان توانایی خلق جهانهای منحصربهفرد و شگفتانگیز را دارد. بازگشت او به این جهان، همراه با تیم بازیگری قدرتمند و داستانی که بهخوبی گذشته و حال را پیوند میدهد، این فیلم را به یکی از برجستهترین آثار سالهای اخیر تبدیل کرده است.